قبل از چهلم پدر شهید میشوم
دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۴۲
پسرم را که تشییع میکردیم هنوز چهلم پدرش نرسیده بود و صدایش در گوشم میپیچید که: "من قبل از چهلم پدرم شهید میشوم و قول بده که بیتابی نکنی" اما مگه... ادامه این خاطره از مادر شهید « اباذر معصومخانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید
شاهد استان قزوین، شهید اباذر معصومخانی، هفتم فروردین ۱۳۴۱ در روستای بکندی از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش ولیالله(فوت۱۳۶۱) و مادرش نرگس نام داشت و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت میکرد، هجدهم فروردین ۱۳۶۲ در روستای خسروآباد آبادان به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نرگس معصومخانی مادر شهید اباذر معصومخانی:چند ماهی بود که به جبهه رفته بود. در این فاصله پدرش به شدت مریض شد به طوری که مجبور شدیم او را در یکی از بیمارستانهای تهران بستری کنیم.
وقتی خبر به گوش "ابوالفضل" رسید، سریع خودش را به پدرش رساند. به بیمارستان که آمد مثل پروانه به دورش میچرخید و میگفت: "پدر اگر شما نباشید چه کسی مواظب مادر و بچهها باشد؟".
ابوالفضل آن روزها خیلی ناراحت بود و خودش را به هر طرف میزد که حال پدرش بهتر شود اما انگار تقدیر چیز دیگری بود و چند روز بعد پدرش در همان بیمارستان از دنیا رفت و ما هم برای برگزاری مراسم به روستایمان رفتیم.همان روزها یک شهیدی به روستا آورده بودند و مادرش خیلی ناراحت بود. ابوالفضل به من گفت: "حال مادر این شهید را ببینید، شما هم یه روزی مثل او خواهید شد اما قول بدهید وقتی من شهید شدم، اینگونه بیتابی نکنید!".
این حرف را که زد تمام دلم لرزید. حال عجیبی پیدا کردم و از شدت ناراحتی داشتم به خودم میپیچیدم. مراسم پدرش که تمام شد برگشتیم و او را برای رفتن از زیر قرآن ردش کردم. نمیدانم چرا اما برخلاف همیشه، به هنگام رفتن آنقدر نگاهش کردم تا از جلوی چشمانم دور شد.از رفتنش که خاطر جمع شدم، رفتم امامزاده محل. دلم خیلی گرفته بود و گریهای کردم که هیچ وقت سابقه نداشت. حالا یک هفتهای بود که رفته بود اما من هنوز به حال عادیام برنگشته بودم که خبر شهادتش را آوردند.
پسرم را که تشییع میکردیم هنوز چهلم پدرش نرسیده بود و صدایش در گوشم میپیچید که: "من قبل از چهلم پدرم شهید میشوم و قول بده که بیتابی نکنی" اما مگه میشد؟.
منبع: کتاب آخرین وداع مادران شهدا با فرزندانشان
نظر شما