مادر جان، مطمئن باش در بیتالمقدس شهید میشوم!
شنبه, ۰۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۹
«عبدالله با خنده در جواب مادرم گفت: مادر جان مطمئن باش من الآن شهید نمیشوم، من در عملیات بیتالمقدس شهید میشوم! ...» ادامه این خاطره از زبان برادر شهید «عبدالله وهابپور» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
به گزارش نوید شاهد استان
قزوین، شهید عبدالله وهابپور، ششم آبان ۱۳۴۰ در روستای چوبیندر از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش اصغر، کارگر بود و مادرش رقیهبیگم نام داشت، در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت، سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. این شهید بزرگوار به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت، بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۶۱ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
مادر جان مطمئن باش در بیتالمقدس شهید میشوم!
علی وهابپور برادر شهید عبدالله وهاپور:
عبدالله که در عملیات فتحالمبین به همراه همرزمانش حضور فعالی داشت و حتی بر اثر انهدام تانکش توسط نیروهای عراقی تا مرز شهادت هم پیش رفته بود برای مرخصی به خانه آمده بود.
یک روز هنگام ظهر که در جمع خانواده نشسته بودیم از هر دری سخنی گفته میشد و بیشتر گفتهها هم یک جوری به جنگ، شهادت و عملیاتی که تازه صورت گرفته بود ارتباط پیدا میکرد.
مادرم که نگران عبدالله بود، رو به او کرد و گفت: «پسرم، عبدالله جان! مراقب خودت باش ... اوضاع جبههها خیلی خطرناک است.»
عبدالله با خنده در جواب مادرم گفت: «مادر جان! مطمئن باش ... من الآن شهید نمیشوم ... من در عملیات بیتالمقدس شهید میشوم!»
عبدالله، پس از اتمام مرخصیاش، دوباره روانه جبهه شد و در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد و به شهادت رسید. طوری که حرفش در رابطه با شهادتش در این عملیات برایمان به حقیقت پیوست.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی خط سرخ
نظر شما