«اولی صورتش رو کمی عقب کشید و ضربه دست دومی محکم به صورت گروهبان عراقی خورد و نقش بر زمین شد عراقی‌ها که از دیدن این منظره حسابی عصبانی شده بودند. بچه‌ها را داخل سلول ریختند و شروع به ضرب‌وشتم آن‌ها کردند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

سیلی محکم به صورت گروهبان عراقی!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، اسرای کربلای چهار پس از عبور از سازمان استخبارات اداره اطلاعات و امنیت عراق وارد سلول‌های الرشید واقع در قلب بغداد شدند. سلول‌هایی بسیار کوچک با تعداد نفرات زیاد مثلاً در یک سلول نه متری، ۴۷ اسیر را در خود جای می‌داد آن‌هم به مدت ۵۵ روز در بدترین شرایط جوی که زخم‌های مجروحین عفونت شدید کرده بود و از باند‌های پانسمان به بیرون سرایت کرده بود. با تمام وجود روحیه بچه‌ها بسیار بالا بود.

در طول شبانه‌روز فقط ده تا پانزده دقیقه حق تنفس داشتیم یک شب در طول این مدت یکی از گروهبان‌های عراقی برای تفریح خود و دوستانش نقشه‌ای را تدارک دیده بود به طوری که اسرا ۱۰ نفر، ۱۰ نفر روبروی یکدیگر قرار دارند و آن‌ها را وادار کرد که به صورت یکدیگر سیلی محکمی بزنند.

توی این بزن بزن‌ها دو تا اصفهانی به تور هم خوردن که باهم دوست بودند. آن‌ها شروع به تعارف کردند اولی گفت تو بزن. دومی گفت نه تو بزن بالاخره اولی زد. نوبت به دومی رسید گفت منو می‌زنی؟ بعد کف دستش رو با زبانش آبدار کرد بعد هم دستش رو به حرکت درآمد. در همین حین گروهبان عراقی که از نمایش خوشش آمده بود صورتش را پایین آورد و دستهاشو پشت کمرش گذاشت تا خوب نمایش را تماشا کند.

اولی صورتش رو کمی عقب کشید و ضربه دست دومی محکم به صورت گروهبان عراقی خورد و نقش بر زمین شد عراقی‌ها که از دیدن این منظره حسابی عصبانی شده بودند. بچه‌ها را داخل سلول ریختند و شروع به ضرب‌وشتم آن‌ها کردند. در این‌جا به معنی آیه: «ومکرواو مکرالله، والله خیرالماکرین» پی بردم.

منبع: کتاب نسل آفتاب (جلد ۱)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده