«آذر ماه سال ۶۸ در اردوگاه تکریت پنج بودیم که مشرف شدیم زیارت کربلا و نجف. یک اتوبوس دیگر هم دیدیم که همراهمان می‌آید. در حرم آقا امام حسین (ع)، آن‌ها را از ما جدا نگه داشتند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

زیارت کربلا و نجف در دوران اسارت

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابی‌فرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت. وی در جنگ ایران و عراق کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد.

همچنین ایشان نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود. سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علی‌بن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیت‌اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شده است.

زیارت کربلا و نجف در دوران اسارت

سید آزادگان شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد» روایت می‌کند: (آذر ماه سال ۶۸) در اردوگاه تکریت پنج بودیم که مشرف شدیم زیارت کربلا و نجف. یک اتوبوس دیگر هم دیدیم که همراهمان می‌آید. در حرم آقا امام حسین (ع)، آن‌ها را از ما جدا نگه داشتند.

در حرم متوجه شدیم که این‌ها منافق هستند آن‌ها کسانی بودند که در کمپ صلاح‌الدین نگهداری می‌شدند و جزء گروهک منافقین بودند نگذاشتند که آن‌ها با ما همراه شوند. اول ما زیارت کردیم و آمدیم بیرون و بعد آنها. در نجف اشرف طوری شد که قبل از ورود ما، عده‌ای از مسئولینی که از بغداد آمده بودند، اول رفتند داخل حرم را چک کردند که کسی نباشد تا ما را وارد حرم کنند. در همین حال، ما را در دو صف نگه داشته بودند که با هم حدود هفت متر فاصله داشتیم.

مسئولینی که وارد حرم شده بودند آمدند بیرون و دیدند که ما در یک صف به صورت پنج نفر پنج نفر هستیم و منافقین در صف دیگر گفتند این دیگر چیست مگر این‌ها همه ایرانی نیستند؟ افسری بود به نام عبدالرحیم که چند سال منافقین را زیر بال‌وپر خود داشت و می‌خواست آن‌ها را برای خود و اهدافش نگاه دارد. عبدالرحیم با ما آمده بود. وقتی که آن‌ها سؤال کردند که همه این‌ها مگر ایرانی نیستند و چرا در دو صف ایستاده‌اند. عبدالرحیم اشاره‌ای به جمع ما کرد و به عربی گفت این‌ها مؤمنین هستند و آن‌ها وابسته به حزب بعث. این هم قضاوت آن‌ها نسبت به برادران آزاده بود.

منبع: کتاب خستگی‌ناپذیر (شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده