نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات داد
برگی از خاطرات شهید رئیس‌جمهور «رجایی»؛
«در جلسه‌ای با آقای رجایی، خبرنگاران و عکاسان حضور داشتند و مرتب از ایشان عکس می‌گرفتند و فلاش می‌زدند. یکدفعه آقای رجایی دستش را بلند کرد و گفت دست نگه دارید هر فلاش شما مثل تیری به قلب من می‌خورد! ...» ادامه این خاطره از شهید رئیس‌جمهور «محمدعلی رجایی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

«در جلسه‌ها خوراکی، میوه و ... می‌دادند. مسیب نمی‌خورد. می‌گفت تا وقتی همه نیرو‌های من از این پذیرایی استفاده نکنند من هم نمی‌خورم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مصیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۴۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

برگی از خاطرات شهید «بهتویی»؛
«سردار بهتویی همیشه گوش به فرمان مافوقش بود و برای انجام وظیفه زمان خاصی را نمی‌شناخت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

دوست شهید «عباس محوبیدختی» نقل می‌کند: «هر موقع شهیدی می‌آوردند، او برای دیدنشان می‌رفت. کفن را کنار می‌زد، خودش را روی تابوت خم می‌کرد و صورت شهدا را می‌بوسید. ما هم به تبع او این کار را می‌کردیم.»
کد خبر: ۵۷۵۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

قسمت دوم خاطرات شهید «ابوالقاسم جابرزاده»
فرزند شهید «ابوالقاسم جابرزاده» نقل می‌کند: «پدر بار‌ها از طرف منافقان تهدید شده بود. آن‌ها چندین بار به منزلمان تلفن زدند و می‌گفتند: اگر دست از امام و انقلاب برنداری، تو را خواهیم کشت اما پدر مصمم‌تر از قبل به فعالیت‌های انقلابی‌اش می‌پرداخت.»
کد خبر: ۵۷۵۳۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۰

قسمت نخست خاطرات شهید «ابوالقاسم جابرزاده»
همسر شهید «ابوالقاسم جابرزاده» نقل می‌کند: «زمان جنگ، تعدادی از مردم مناطق جنگ‌زده، شهر و خانه‌هایشان را ترک کرده و آواره شهر‌های امن کشور شده بودند. قاسم که همیشه در کار خیر پیشتاز بود، کارت‌هایی را درست کرد و به جنگ زده‌ها داد و گفت: هرکدام از آن‌ها آمدند، برایشان نیم‌بها حساب کنید.»
کد خبر: ۵۷۵۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸

برگی از خاطرات؛
«یکی از ویژگی‌هایی که شهید میوه‌چین در اجرای آموزش نظامی داشت، این بود که در خطرها، خودش از همه جلوتر بود و آموزش به‌گونه‌ای بود که با حضور مستقیم خود او انجام می‌شد ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۳۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸

«در حالی که حسابی وحشت کرده و ترسیده بودم با خودم نقشه می‌کشیدم که چگونه از کوه به پایین بروم. در همین فکر‌ها بودم که پسر جوانی در مقابلم ظاهر شد و گفت عمه جان مرا نشناختی؟ من محمد هستم ...» ادامه این خاطره از زبان عمه شهید «محمد انصاریان» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸

برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛
«هیچ چیزی به جز یاد خدا دل‌ها را آرامش نمی‌دهد پس به من بیاموز که، چون تو باشم و همچون پروانه‌ها برای وصال معبودم، بسوزم و تا لحظه‌ای که با آرامش نرسیدم، آرام نگیرم ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۲۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان شمالی از معرفی برگزیدگان مسابقه کتابخوانی «سافر» خبر داد.
کد خبر: ۵۷۵۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین بزرگوار شهید «کاظم سلطانبی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۷۵۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

نوید شاهد آذربایجان شرقی به مناسبت ۱۷ شهریور سالروز شهادت شهید «احد زارع فرید»، آلبوم خاطرات این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۷۵۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

خاطرات شهیدان «علیرضا و محمدرضا غلامی»
قبل از شهادت علیرضا خواب دیدم که درخت نخلی در حیات داریم و آن درخت خیلی زیاد طاره کرده که از دیدنشان تعجب کردم رفتم بچه ها را صدا زدم و گفتم: بیایید ببینید که درختمان چقدر طاره کرده...»در ادامه خبر خاطرات شهیدان غلامی به روایت مادرشان را بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۲۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

قسمت دوم خاطرات شهید «محمدعلی هنرمند»
دوست شهید «محمدعلی هنرمند» نقل می‌کند: «گفت: اگه امکان داره، برام یه قوطی رنگ بخر! چند روز بعد که کارش داشتم، به خانه آن‌ها رفتم. دیدم روی دیوار اتاقش نوشت: نماز بالاترین ذکر خدا و بالاترین فریادها است!»
کد خبر: ۵۷۵۲۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «محمد ملایی سیرویی» می‌گوید: «شهید به صورت داوطلب به جبهه رفت. زمانی که می‌خواست به جبهه برود به او گفتم؛ پسرم هنوز زمان جبهه رفتنت نرسیده ولی او گفت؛ مادر من شهادت را می‌خواهم و خواسته‌ام این است که داوطلب به جبهه بروم. حکم امام حسین(ع) در دلم نشسته است که به جبهه بروم.»
کد خبر: ۵۷۵۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷

شهید در منطقه به «جعفرخان» معروف بود و به عنوان فرمانده‌ای گره‌گشا، کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش‌آفرین بود و حتی در آن دوران از دلاورمردانی بود که از اروندرود عبور کرد.
کد خبر: ۵۷۵۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۵

قسمت اول خاطرات شهید «محمدعلی هنرمند»
برادر شهید «محمدعلی هنرمند» نقل می‌کند: «آخرین اعزامش بود. موقع خداحافظی برق زیبایی در چشمانش موج می‌زد. گفت: این آخرین دیدار ما است. دارم می‌رم و دیگه برنمی‌گردم! همین‌طور هم شد.»
کد خبر: ۵۷۵۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳

پدر شهید «خانعلی رشوندی»
«وقتی خبر شهادت پسرم را دادند، از هوش رفتم. بعد اینکه حالم بهبود یافت اشک از چشمانم سرازیر شد، اما از آنجایی که برای دوام و استقرار انقلاب اسلامی شهید شده بود، راضی به شهادتش بودم، چون می‌دانستم که در راه خدا و امام حسین(ع) رفته و عاقبت‌به خیر شده است ...» آنچه می‌خوانید ناگفته‌های پدر شهید «خانعلی رشوندی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۵۱۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳

خاطرات شفاهی همسر شهید؛
همسر شهید "غلامحسین احمدی " در خاطراتی از نحوه آشنایی و ازدواج خود با شهید احمدی برایمان گفت و اینکه همسرش بعد از ازدواج راهی جبهه شد. همسر شهید با تربیت صحیح فرزند خود را به مدارج بالای علمی رسانید تا همانند همسرش خدمت گذار به ایران و اسلام باشد.
کد خبر: ۵۷۵۱۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳

خاطرات شفاهی مادر شهید؛
رابعه دربندی مادر شهید رمضان ساجدی از خوش رفتار و حسن خلق فرزندش گفت: «رمضان بسیار خوش خلق بود. وقتی رفت سربازی فرمانده‌اش با من صحبت کرد و اجازه از من گرفت که پسرم را به خط مقدم میخواهد ببرد و رمضان اجازه شهادت را از من گرفت و رفت.»
کد خبر: ۵۷۵۱۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳