برگی از خاطرات؛
«داخل حیاط مسجد هم آموزش خیز و استتار می‌دیدیم. لطفی ارتشی بود و پرستیژ خاصی داشت و عجیب سخت‌گیری می‌کرد که خیلی به درد ما نیرو‌های بسیجی می‌خورد به قدری ما را در داخل حیاط مسجد با حالت خیز و استتار می‌برد و می‌آورد که تمام دست‌های من ترک خورده بود ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «دکتر پرویز لطفی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

لطفی با سخت‌گیری‌های عجیب به درد بسیجی‌ها می‌خورد!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، رزمنده دکتر پرویز لطفی روایت می‌کند: پس از پیروزی انقلاب مدت چند هفته را برای سر زدن به خانواده در هلال‌آباد بودم و دوباره به قزوین بازگشتم پس از عید نوروز سال ۵۸ و شروع ثبت‌نام‌هایی که از سری نهاد‌های تازه تأسیس انقلاب انجام می‌شد از قبیل حزب جمهوری اسلامی کمی‌ته، جمعیت حافظ وحدت و بسیج من بسیج را به دلیل مردمی بودن بر دیگر ارگان‌ها و نهاد‌ها ترجیح داده و وارد این نهاد شدم.

در همین ایام اگر تا پیش از این کوران حوادث پیش از انقلاب بود حالا کوران وقایع پی‌درپی حوادث پس‌از انقلاب بود. نهضت تازه پیروز شده بود و هر روز در کشور غائله و فتنه‌های سر برمی‌آورد، اما چون امام خمینی (ره) قاطع و استوار در جایگاه رهبری این انقلاب ایستاده بود، این فتنه‌ها ریشه چندانی پیدا نمی‌کردند، ولی حوادث در جای خودش اتفاق می‌افتاد.

یک روز مجاهدین اکثریت و اقلیت جریان‌سازی می‌کردند، یک روز تجزیه‌طلب‌های کردستان سر بر می‌آوردند روز دیگر زمزمه‌هایی از حمله صدام در کشور می‌پیچد و روز دیگر تهران توسط جنگنده‌های بعثی مورد حمله قرار می‌گیرد دفتر حزب منفجر می‌شد و بنی‌صدر برای کشور بحران آفرینی می‌کرد و ...

در همین راستا در نخستین روز‌های ورود به بسیج بود که بحث آموزش نظامی نیرو‌ها مطرح و پیگیری شد. ترور‌های کور و هدف‌داری که بعد‌ها تاریخ مشخص کرد این ترور‌ها توسط چه کسی طراحی و اجرا می‌شد هر روز و هر هفته روی می‌داد. در نتیجه هر کدام یک شخصیت فرهیخته و با تقوا در این شهر که آزارش به مورچه هم نمی‌رسید، شهید می‌شد.

همین مسئله بزرگ فرمان عمومی امام در مورد ضرورت پاسبانی از انقلاب و جامعه تازه انقلاب کرده ضرورت پیمودن آموزش‌های نظامی را برای عناصر بسیج و پاسدار چندین و چند برابر می‌ساخت. سرهنگ لطفی(فامیلی فرمانده لشکر مشابه فامیلی خودم بود) که به عنوان فرمانده لشکر منصوب کرده بودند و ایشان همراه با نیرو‌های انقلاب شروع به ارائه آموزش نظامی به نیرو‌های انقلاب کرد. آموزش استتار، آموزش کار با اسلحه، شناخت انواع سلاح، باز و بسته کردن اسلحه، آموزش اختفاء و استتار، آشنایی با نارنجک و آرپی‌جی، آشنایی با اصول امنیتی، حفاظتی بازرسی و نگهبانی، تاکتیک‌های جنگ شهری و ...

از جمله آموزش‌هایی بود که سرهنگ لطفی به ما ارائه می‌داد بسیاری از این آموزش‌ها تا جایی‌ک ه فضا اجازه می‌داد درون مساجد می‌دیدیم. مثلاً آشنایی با اصول نگهبانی، رمزگذاری عناصر نگهبان و تاکتیک‌های رزمی و ... را در خود داخل محیط مساجد می‌دیدیم و همان‌جا هم این تعالیم را تمرین می‌کردیم.

داخل حیاط مسجد هم آموزش خیزو استتار می‌دیدیم. لطفی ارتشی بود و پرستیژ خاصی داشت و عجیب سخت‌گیری می‌کرد که خیلی به درد ما نیرو‌های بسیجی می‌خورد به قدری ما را در داخل حیاط مسجد با حالت خیز و استتار می‌برد و می‌آورد که تمام دست‌های من ترک خورده بود.

منبع: کتاب نگاه‌بان (خاطرات رزمنده و دکتر پرویز لطفی)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده