نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات شهید هاشم رضوان مدنی؛
با وجود سن کمش پرشور بود و فعال به هر دری می زد که بتواند دیگران را راضی کند که به جبهه برود.
کد خبر: ۴۱۳۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

شهید آبان ماه
شهید احمد پورخسروی فرزند محمد در سال 1345 در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. او در تاریخ 62/8/27 در نبرد با مزدوران بعثی کافر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۱۳۶۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۵

مجموعه «72 قسمتی چند قدم مانده به او»
کد خبر: ۴۱۳۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

خاطراتی از شهیدذبیح الله جوادی پور / فدای امام
چهار تا بچّه دیگه هم دارم، همه شون فدای امام!
کد خبر: ۴۱۳۶۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

زمان تشییع پیکر محمدجواد، وقتی مادرم کنار جنازه نشست خیلی نگران او بودیم، اما هیچ علامتی از بیماری در وجودش دیده نشد، بعد از کمی گریه و درد دل کردن با برادر شهیدم آرام شد.
کد خبر: ۴۱۳۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۳

فرهنگنامه جاودانه های تاریخ استان سمنان/شهیدعبدالله شهروی
بعد از شهادتش فهميدم او فرمانده گردان بود!
کد خبر: ۴۱۳۴۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۲

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
...یک بار در عید نوروز در جبهه بودم. رادیوی جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که رزمندگان، عید امسال را با یک سین دیگر(سنگر) به پایان رساندند. در همه مناطق جنگی، سنگرهایی بود که برخی از آن ها را با بیلپچه ها یا سرنیزه ها حفر می کردیم...
کد خبر: ۴۱۳۴۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۰

وقتي جنازه مطهرش را ديدم،‌ متوجه شدم دستش به نشانه ادب و احترام روي سينه‌اش قرار داشت، فهميدم لحظه شهادت به ايشان سلام داده بود.
کد خبر: ۴۱۳۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۰

خاطراتی از شهید محمد باقر جمال
نماز شب خوندن تو جبهه ریا نمی شه!
کد خبر: ۴۱۳۴۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۱

در سالروز شهادت «شهید «سید امیر توکلی»
موقع سربازی «سید امیر » فرا رسیده بود و من خیلی ناراحت بودم. وقتی می خواست برود می گفت: مادر من باید بروم چون جنگ است و من نمی توانم اینجا راحت بنشینم و خاک مملکتم به تصرف در آید. من خیلی امیر را دوست داشتم او یک فرشته بود...
کد خبر: ۴۱۳۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۱۰

مجموعه «72 قسمتی چند قدم مانده به او»
کد خبر: ۴۱۳۳۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

روایت خواندنی از همرزم «شهید حسین تاجیک»؛ در سالروز شهادتش
بخش های مهمی از شهر خرمشهر در دست عراقی هاست . آبادان در محاصره است . دشمن از ناحیه کوی ذوالفقاری هر لحظه به پیش می آید،این روزها ، روزهایی تلخ و فراموش ناشدنی اند .
کد خبر: ۴۱۳۳۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

بیست و چهارم دی ماه سال 1360
پس از کسب موفقیت های پی در پی حاج احمد و یارانش در غرب، محسن رضایی از او خواست تا تیپی را در جنوب تشکیل دهد.
کد خبر: ۴۱۳۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۲

شهید صبح - روایتی از همرزم شهید علی محمدی؛
شهید به تنهایی از پشت وارد سنگر دشمن شد بعد از چند لحظه صدای ناله کوتاه و ضعیفی به گوشم خورد. علی را دیدم که زخمی شده، به طرفش رفتم. هوا روشن شده بود. نسیم خنک صبح صورت علی را نوازش می داد.
کد خبر: ۴۱۳۳۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

شهید ممقانی به روایت همسر شهید
ای همسرم! در طول این مدت من نتوانستم دین خود را به شما ادا کنم. این شاءلله که من را ببخشید و از من بگذرید و از شهادت من ناراحت نشوید، که ما همه امانت خداوند در این دنیا هستیم و سعادت ما این بود که در این راه باشیم.
کد خبر: ۴۱۳۳۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

تلخيص كتاب
دانش آموزان کردستان نیز علی رغم سن کمشان حضور در میادین جنگ را بر ماندن روی نیمکت های کلاس درس ترجیح دادند و بسیاری از آنان با قطره های خونشان مسیر تعلیم و تربیت را برای همنوعان بعد از خود هموار ساختند که امروز نیز ما دستیابی به دستاوردهای عظیم کشور در تمامی زمینه ها را مدیون و مرهون این عزیزان هستیم.
کد خبر: ۴۱۳۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

وقتی مهتاب گم شد
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
کد خبر: ۴۱۳۲۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

وقتی مهتاب گم شد
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
کد خبر: ۴۱۳۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹

وقتی مهتاب گم شد
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
کد خبر: ۴۱۳۲۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۰

وقتی مهتاب گم شد
«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
کد خبر: ۴۱۳۲۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹