چقدر نیازمند دعایت هستم!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، نامههای دانشآموزان استان قزوین به شهدا تصویری از صداقت، صمیمیت، مهربانی، تعهد و تعبد نسل امروز در پاسداشت مقام و منزلت یاران دیروزشان ترسیم گردیده که در نوع خود قابل ستایش و خواندنی است.
اسماعیل نجفی از دانشآموزان استان قزوین است که طی نامهای به شهدا این چنین مینویسد: سلام بر تو تویی که تنها نامت را بر دیوار کهنه و غریب کوچهها و خیابانها دیدهام و تویی که حتی نامت را نمیدانم، ولی بسیار شیرین است نامه نوشتن برای تو تویی که نمیشناسمت تویی که واژه ایثار را فراتر از معنای آن برای معنا ساختی و عشق را مظلومانه بر صفحه روزگار نگاشتی تویی که سرور تویی که سرو در برابر قومت از قد خم میکند و زمین قدمهایت را عاشقانه میبوسد.
نمیدانید چه حسی دارد نوشتن برای کسی که قهرمان است و یادها هنوز از یادش انباشته باور کن هنوز هم بانگ اللهاکبر از گوش فلک را کر کرده و نجواهای عارفانه عطر آسمان به خاطر سپرده و همچنان خجالت زده است از اشکهای روانش و بگویم از سجادهات که همچنان خاکآلود در دل دشت باز است و چقدر بیتابم برایت بگویم از سنگر بی قرارت که هنوز هم نزد ما باقی است. میبینی چه زیبا آن را آراسته و حفظ کردهایم.
ببخش اگر وارث خوبی نبودهایم کاش بدانی که چقدر نیازمندیم به دعایت، به دعای تو که عرفان در وجودت خلاصه شده و معنا یافته اگر بدانید چقدر مشتاقم از عروج عرفانی و پرواز ملکوتیات برایم بگویی راست بگو آن زمان که بیپروا به آسمان میپریدی در مورد ما زمینیان چه میاندیشیدی مایی که هنوز اسیر دست شیطانیم و هنوز با هوا هوسمان سرگرم و مشغول برایم بگو چگونه از جان شیرین و دلبستگیهایت دست کشیدی.
چگونه آغوش گرم پدر و مادر و و دستان کوچک فرزندت را رها کردی و در خون خود غلتیده و چقدر سخت از زندگی در دنیایی که سراسر مکر و فریب است، اما باز ما زمینیان آزمندان با سرانگشتان او را به سوی خود میکشیم خوشا به حالت که از تمام تعلقات آزادی و بسیار عزیزی در نزد پروردگار بهشت برین گوارایت باد.
منبع: کتاب قاصدک (مجموعه نامههای یکصد دانشآموز به شهدا)