شهید «حجتالله صنعتکار» دیوانه امام بود
پنجشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۷
«شهید صنعتکار گفت: هیچ کدامتان در فدا شدن برای امام به من نمیرسید. من مشتاقترم و به فرمان امام روی مین میروم و جانم را فدا میکنم ...» ادامه این خاطره از زبان همرزم شهید «حجتالله صنعتکار آهنگریفرد» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
![شهید «حجتالله صنعتکار» دیوانه امام بود شهید «حجتالله صنعتکار» دیوانه امام بود](/files/fa/news/1399/3/15/518209_986.jpg)
به گزارش نوید شاهد استان
قزوین، شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد، ششم اسفند ۱۳۳۹ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عزتالله و مادرش ثریاخانم نام داشت، تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
دیوانه امام بود
اعتقاد عجیبی به امام داشت. روزی ما در مسجد سپاه نشسته بودیم و صحبت میکردیم. گفتیم: اگر امام الان زنگ بزنند و بگویند ده نفر از قزوین داوطلبانه بیایند، روی مین بروند و جانشان را فدا کنند، چه کسانی میروند؟ ما که هستیم! ما داوطلبانه میرویم...
ایشان گفت: هیچ کدامتان در فدا شدن به من نمیرسید. من مشتاقترم و به فرمان امام میروم. این همه عشقورزی در یک جوان رزمنده پاسدار خیلی عجیب بود.
ایشان کلاس عرفان عملی و نظری نرفته بود. این مسایل اکتسابی نبود. این همه عشق و ارادت همه از لطف و عنایت خدا بود.
به نظر من نظر حق، شامل حال هر کس بشود. اینقدر عاشق و دیوانه میشود و حجت کسی بود که دیوانه بود.
امام را ندید
رقیه صنعتکار خواهر شهید حجتالله صنعتکار آهنگریفرد نقل میکند:
یک روز که آمده بود خانه ما گفت: خوش به حال آنهایی که رفتند و امام را ندیدند. ما که رفتیم ولی موفق نشدیم او را ببینیم. لیاقتش را نداشتیم. بعضی وقتها میگفت: اگر امام را میخواهی ببین امام چه میخواهد؟ راهش را ادامه بده!
منبع: کتاب بیقرار(خاطرههایی از سردار شهید حجتالله صنعتکار)
![مادر شهید مادر شهید](http://qazvin.navideshahed.com/files/fa/news/1398/8/2/444606_128.png)
نظر شما